sØn Øf gØd..

..طلوع کن

Friday, July 01, 2005

!..آقا خلیل اینا و آقا جلیل اینا

i

یادتونه؟ اینم باز یه خاطره از بچگی-ها! نشد عکس آقا جلیل اینا رو هم بگیرم! و اون زرده های پر آب نیمروی شب اول! همون جمعه شبی که آقا جلیل (رسول نجفیان) با خانمش اومده بودند بیرون یه قدمی بزنن و بعد می‌گن یه سری هم به آقا خلیل اینا، (باجناق آقا جلیل اینا) بزنن.. آقا خلیل هم اونا رو نگه میداره واسه شام و چند تا تخم مرغ می‌شکونه کف ماهیتابه! هنوز اون حالتی که آقا جلیل خم می‌شه رو ماهیتابه در حالیکه یه تیکه نون دستشه و می‌گه ای بابا (یا همچین چیزی!) یادمه.. بعدشم که قرار می‌ذارن که هفته‌ی بعد آقا خلیل اینا برن خونه‌ی آقا جلیل اینا و از همون جا هم مسابقه سر ِ سفره رنگین تر و غذای بهتر شروع می‌شه تا می‌رسه به بوقلمون آقا خلیل اینا که آقا جلیل اینا باباش می‌میره و می‌رن اندیمشک.. و بازی تموم می‌شه! ه

اما زندگی اون روزا ساده تر و راحت تر و شیرین تر نبود؟ ما بزرگ شدیم یا دنیا کوچیک؟ یا اصلا چه ربطی داشت؟! ه

15 Comments:

  • At Friday, July 01, 2005 6:42:00 AM , Blogger مهدی said...

    ربط که داشت ... هرچند من این سریال رو یادم نمی یاد
    اما خب یک چیزی هست و اون هم این که طبق نظریات کیهان شناسی دنیا مرتبا در حال انبساطه . مثل یک بادکنک که باد بشه . پس نتیجه می گیریم که دنیا کوچیک نشده ، ما یه چیزیمون شده

     
  • At Friday, July 01, 2005 10:50:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    از اينكه به من سر ميزني ممنون و اينكه خيلي خاطرات هستن كه فقط براي كودكي شيرين هستن و وقتي آدم بزرگ ميشه اصلان اون خاطرات براش معنايي نداره و شايد هم از اون خاطرات متنفر بشه

     
  • At Friday, July 01, 2005 1:50:00 PM , Blogger Mighty Mind said...

    گمونم ما بزرگتر میشیم!! ولی اون حس سادگی که درونمون بوده از بچگی گاهی اوقات کمرنگ میشه! یعنی اغلب اینطوره!! ولی بعضی ها در حین بزرگ شدنشون با این حال هنوز اون سادگی و صفاشون رو از همون حالت بچگی حفظ میکنند .. ای کاش همه آدما ساده بودن

     
  • At Friday, July 01, 2005 9:58:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    خيلی جالبه امّا بعدا واست ميگم چرا جالبه.

     
  • At Saturday, July 02, 2005 12:35:00 AM , Blogger مهدی برزین said...

    اوه.تو هم یادته .خیلی ساده بود تا شروع شد.ولی حالا مرد میخواد ساده زیستی .در ضمن من عمرم تخم مرغ نخوردم.نمیدونم چرا.شاید به خاطر همین همجسنگرا شدم!

     
  • At Saturday, July 02, 2005 11:05:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    آره...یادمه.اینم یه تئوری دیگه:همجنسگرایی ناشی از کمبود تخم مرغ خون می باشد.

     
  • At Sunday, July 03, 2005 3:48:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    چطوری شنل قرمزی؟ چه بی وفا شدی! سر بزن به کلبه ما دلم برات تنگ شده

     
  • At Sunday, July 03, 2005 5:20:00 PM , Blogger شب بین said...

    آخ يادش به خير
    من با اين عکس ها کلی خاطره به ذهنم آمد
    موقعی که اين برنامه پخش شد دو تا کانال بيشتر نداشتيم
    البته الان هم اين هفتا کانال با اون دوتا زیاد هم فرقی نکرده
    :-)

     
  • At Sunday, July 03, 2005 5:20:00 PM , Blogger شب بین said...

    This comment has been removed by a blog administrator.

     
  • At Sunday, July 03, 2005 5:20:00 PM , Blogger شب بین said...

    This comment has been removed by a blog administrator.

     
  • At Wednesday, July 06, 2005 10:29:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    dar almani sohn des gottes zyad mostalah nist. migan gottes sohn ya sohn gottes. shad bashi

     
  • At Friday, July 08, 2005 11:12:00 AM , Blogger مهدی said...

    از قدیم می گن : حساب حسابه ، کاکا برادر ... گفتیم بد حسابی نکرده باشیم !ا

     
  • At Wednesday, July 20, 2005 7:10:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    in akse cheraa koochik shod

     
  • At Wednesday, July 20, 2005 11:35:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    be to marbooti nist

     
  • At Sunday, July 24, 2005 5:38:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    bah bah zaboon dar ovordi ! bishin baba !

     

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home

 
Free counter and web stats