sØn Øf gØd..

..طلوع کن

Wednesday, December 29, 2004

..شنوندگان عزیز؛ توجه فرمائید

ه
شما تقریبا هيچی نداريد! جز يک تاريخ که گهگاهی کمی تا قسمتی افتخار آميز بوده است. اما چون الآن چيزی نداريد، دل خودتان را با آن خوش می‌کنيد. يک روز يک آدم زرنگ پيدا می‌شود و قسمتی از آن تاريخ پر افتخار را مثلا از شما می‌گيرد. شما استثنائا متوجه می‌شويد. عصبانی می‌شويد و شروع می‌کنيد به مبارزه برای باز پس گرفتن تنها چيزی که داريد. چون به نظر می‌رسد راحت تر از اين است که چيز های جديد به دست بياوريد. شما مشغول مبارزه می‌شويد. عرق می‌کنيد، بالا پائين می‌پريد. احساس تحرک، جنبش و پويايی می‌کنيد. از ديدن اين خيزش، احساس غرور می‌کنيد. شما سرگرم می‌شوید. وقتی موقعش رسيد، آن آدم زرنگ تکه ای و شاید - بياييد خوشبين باشيم- تمام آن چيزی که شما فکر می‌کنيد -یا می‌بینید که- از شما گرفته شده را به شما پس می‌دهد و اعتراف به شکست می‌کند. شما فکر می‌کنيد پيروز شده ايد. احساس غرور و قدرت می‌کنيد و تصور می‌کنيد همه چيزتان را پس گرفته ايد. شما راضی هستید اما همچنان چيزی نداريد! شما هيچی ندارید! ه
ه
شما خيلی عصبانی شده ايد. شما می خواهيد دندانهای من را خرد کنيد! شما ايرانی هستيد؟
ه

.

Wednesday, December 22, 2004

..،گلاب به روتون


نمی‌دونم تا حالا روغن کرچک دیدین؟ مطمئنم که حتی فکر خوردنشم نکردین! آقا بد چیزیه.. حتی اوناش که بحساب معطر و خوشمزه‌ست! چشمتون روز بد نبینه ما مجبور شدیم واسه یه سری آزمایشات یه شیشهء ناقابل سر بکشیم! به اضافهء شش عدد قرص که هر کدومش حکماً باعث پر شدن یه چاه می‌شه! جاتون خالی، دیشب رو تو یه اتاق دو متری (کجا؟؟) سر کردیم! حالا خود آزمایش که یه حکایت جدا بود! آقا ما رو به کرات نمودن! اونم به هوای آزمایش! حالا ما نجیب بودیم هیچی نگفتیم، بقیه یه وقت خوششون میاد میگن بیشتر!! اگه یه وقت دکتر براتون نوشت: ه


ه
ازش خواهش -چه بسا التماس- کنین مشابهش رو بنویسه! خدا نصیب گرگ بیابون نکنه، شما که جای خود دارید! ه

Monday, December 20, 2004

دی

بالاخره پائیز هم تموم شد.. جوجه هاتون رو شمردین؟ پیش پای زمستون یکی بهم گفت جوجه هاتو بشمار، نشستم به همه پیغام دادم جوجه هاشون رو بشمارن، خودم یادم رفت! حالا هم که دیگه پائیز تموم شد.. اما وقتی همۀ جوجه ها یه روزه شدن، دیگه کی جوجه هاشو آخر پائیز می‌شمره؟ می‌دونی دلم چی می‌خواد؟ یه جوجه که نه رنگ شده باشه نه یه روزه باشه نه یه هفته ای بمیره.. شما هم می‌خواین؟
ا
راستی شرمنده می‌کنین واسه این یه خط دو خط های منم کامنت می‌ذارین! واقعا.. ا

Monday, December 13, 2004

«5» روایت

ا

Friday, December 10, 2004

..کوتاه ترین داستان عاشقانۀ دنیا

..من
..من و او
..من

Sunday, December 05, 2004

!یه چیز جالب


ـ یکی از راههای جلوگیری از شیوع ایدز، پرهیز از رفتارهای پرخطر است. مثلا استفاده از کاندوم در هنگام سکس خطر ابتلا به ایدز و سایر بیماریهای مقاربتی رو به شدت کاهش می‌ده. ه
ـ یعنی صرف داشتن رابطه جنسی خطر ابتلا به ایدز رو افزایش نمی‌ده؟
ـ در صورتی که همیشه از کاندوم استفاده کنید، خیر. ه
ا
ساعت شش و پنجاه و پنج دقیقۀ بعدازظهر یکشنبه پانزدهم آذر، شبکه سراسری صدای جمهوری اسلامی ایران.. ه
ا
احتمالا این جملات برای من و شما چندان تازگی نداره اما اگه در رادیو اینها رو بشنوید چرا! امیدوارم بیشتر هم بوده باشه چون من آخراش رو شنیدم! اگر هم نبوده، لطفا یه کم وقتشو بیشتر کنین! ه
 
Free counter and web stats